دانلود دکلمه باران نیکراه زبان (شب گرد – قسمت ۱۶ )

پرنده می خواند ، رود هم ، زبانه های آتش هم صدایی دارد
 شیرها حتی ، جیرجیرک ها ، گل حتی
 انســااان نیز
  آنها به زبان عشق و انسان به زبان عقل
عشق از ازل تا به ابد یکی بوده انگار ،
 یک صدا یه حرف یک آوا
عقل اما مدام روی پله های مختلفی قرار گرفته
 اما قصه اینجاست
 زبان هر آدمی در هر جغرافیایی
 گجینه ناب احساساتش را در قلب خود نگاه داشته 
و تمام احساسات آدمها در هر کجای صحنه پهناور گیتی
  یک مفهوم مشترک دارد اینگار
مثلا لالایی یک مفهوم مشترک است
و دوستت دارم با هر زبانی در چشم آدمی متجلی می شود
حالیا ….

دکلمه باران نیکراه

فرزندان خوب زمین
 پاسداشت این گنجینه شاید
 پاسداشت اصالت سوال عمیق آدم هاست
و این انسان تنها با زبان خودش  میتواند
 صادقانه ترین احساس قلبی اش را در دنیا جار بزند
 یا حتی در گوش کسی نجوا کند
فرزندان خوب زمین
زبان ما منعکس کننده درست ترین و عمیق ترین حس شماست
زبان شما تصویر ساز رویاهای نهانتان است 
زبان شما بزرگترین واسطه ی حال خوب تان است
فرزندان خوب زمین…
روزی اگر کلامتان ، زبانتان ، واژه هایتان غرق شوند و بروند
دیگر هیچ شب گردی هیچ حرفی برای گفتن هیچ قصه ای به شما نخواهد داشت
حکایت هایتان تمام و قصه هایتان دیگر شیرین نخواهند بود
و هیچ فرهادی برای این حال تلخ کوهی نمی کند
کاش روزی برسد که زبان زمین را نیز بفهمید
و قصه هایش را حک کنید
این زبان را بر روی تمام کوه هایی که بدان آنها تکیه کرده اید